نوربالا| پدروپسر دنبال یک جای گم و گور برای دفن شدن میگشتند!
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۰۸۹۴۴
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، ۱۴ شهریور سال ۶۰ وقتی دفتر کار دادستان کل انقلاب به دست نفوذی منافقین منفجر شد، تازه خیلیها با نام شهید آیتالله قدوسی آشنا شدند؛ مردی که از مبارزین موثر علیه طاغوت پهلوی بود و دوستی دیرینهای با شهید بهشتی داشت. محمدحسن فرزند ارشد آیت الله قدوسی نیز در دفاع مقدس سال ۵۹ شهر هویزه به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهید آیتالله علی قدوسی
پدر همسرم مقبرهای در قبرستان نو دارند که در آنجا دفن هستند. یکبار به شهید قدوسی گفتم: کنار پدرتان جایی را برای خودتان در نظر بگیرید. گفتند: برای خودم مقبره بگذارم که پا روی قبرم نگذارند؟ نه! من میخواهم یک جایی باشد که روی قبرم پا بگذارند. جایی باشد که له بشوم و نشانی از من نباشد.
زمانی که اجازه نمیدادند داخل شهر قم جنازه دفن بشود و به همین منظور بهشت معصومه را درست کردند، من خیلی ناراحت شدم. محمدحسن پسرم گفت: چرا اوقاتتان تلخ است؟ گفتم: ما غربت را چشیدیم و به اینجا آمدیم تا در پناه حضرت معصومه (س) باشیم، وقت مردن میخواهند ما را توی بیابانها بیندازند؟!
شهید محمدحسن قدوسی
دلم میخواهد داخل قم که درِ بهشت به روی آن باز میشود، مرا دفن کنند. خندید و گفت: چه حرفهایی میزنید؟ من که میخواهم وصیت کنم جنازهام را پای کوه بگذارند تا سگها مرا بخورند! عمل آدم مهم است. همینطور هم شد. نمیدانم جنازهاش چه شد؟ اینها چیزهایی بود که اینها داشتند و رفتند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: آیت الله قدوسی دادستان دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۰۸۹۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسم رمز ؛ «قم» را به خاک و خون می کشیم
گروه اندیشه: آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد در کانال خود فایل صوتی و تصویری ای را در در باره شهید مطهری منتشر کرد. این خاطره در همایش بین المللی بازاندیشی آرای استاد مطهری در مواجهه با مسایل امروز در بهمن 1399 مطرح شده است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این خاطره مربوط به آخرین روزهای حیات استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری است. محقق داماد می گوید که «چهارم اردیبهشت سال 1358 پس از درس اصول مرحوم استادم مرحوم آیت الله العظمای لاریجانی، به طرف منزل آمدم که دیدم مرحوم استاد مطهری در منزل ما تشریف دارند. آمده بودند که بعد از استراحت و نماز نزد امام بروند.»
او در ادامه افزود: «من که وارد شدم، دیدم روزنامه ای دست ایشان است (اطلاعات یا کیهان). دراز کشیده بودند و روزنامه می خواندند. من که وارد شدم سلام کردم و ایشان نشستند. خوشامدگویی کردم. گفتند اگر کاری دارید عجله نکن، من این جا هستم و استراحت می کنم.»
محقق داماد در ادامه گفت: « زمانی که نشستم ایشان (آیت الله مطهری) صدا زدند که فلانی روزنامه را امروز دیده ای؟ گفتم نه. گفت دیروز سپهبد قرنی را ترور کردند. گروه فرقان این قضیه را به گردن گرفته است و در بیانیه خود گفته است که ما قم را به خاک و خون می کشیم. یعنی گروهی که تصمیم داشتند ترور کنند، حرف اول نام کسانی که می خواستند ترور کنند، جمع شده بود در این کلمه که «قم» را به خاک و خون می کشیم. (ق . م)»
محقق داماد افزود: «ایشان فرمودند که خودشان (فرقان) هم گفته اند که چند روحانی در لیست ما است و تنها ارتشی ها نیستند. ایشان فرمودند که به نظرم آن «م» من باشم. کلمه «م»، که پشت سر «ق» قرنی بوده، و بعدش «م» هست، حتما مطهری و من هستم. این طور فکر می کنم.»
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به توصیه اش به شهید مطهری در باره محافظت از خود گفت: «به ایشان گفتم اولا خدا نکنه، حالا اگر این طور است، چه مانعی دارد که شما یک مقدار احتیاط کنید. کمتر بیرون بروید، در ملاء عام ظاهر نشوید یا با محافظ بیرون بروید. آن روز هنوز بحث محافظ و ...نبود.»
محقق داماد صحبت مهم شهید مطهری را این گونه بیان کرد: «جمله ای که شاهد عرض من است این جمله است که (شهید مطهری ) گفتند خدا شاهد است این از اعتقاد من است و به این مسئله باور دارم که اگر «م» همان من باشم، و من را ترور کنند، من یقینا معتقدم که شهید هستم. زیرا به نظر من حرف صاحب جواهر کاملا درست است که اگر کسی برای حفظ هسته مرکزی اسلام، در دفاع از هسته مرکزی اسلام کشته بشود، مصداق واقعی شهید است. این گروه مرا هدف قرار داده اند چون می دانم که این ها می خواهند چهره اسلام را دگرگون کنند، من هم مقابلشان ایستاده ام، هیچ کوتاهی نکرده ام، و نخواهم کرد. ولذا من معتقدم که اگر این کار را بکنند یقینا شهید می شوم.»
216216